اصولا هر چيزي که مدتي از آن استفاده شود، بنا به قاعده بدون استثناي مد از زندگي حذف و بلکه هم معدوم مي شود. پس در حال حاضر روانشناسي رنگ ها ديگر کاربردي در زندگي دختران ندارد و بايد به فکر يک جايگزين مناسب براي آن بود. در غير اين صورت روان لطيف و حساس و پاک دختران ناشناس باقي مي ماند و اين براي هيچ کس به صلاح نيست به جز پسران!
بله، پس براي روانشناسي دختران چه چيزي مناسب تر از فصل ها؟ چهار فصل بهار سبز و تابستان سرخ و پاييز زرد و زمستان سفيد. البته سفارش توليد فصل هاي ديگري با رنگ هاي متنوع تر کار مناسبي به نظر مي رسد، ولي فعلا مجبوريم با همين چهار فصل سر کنيم. اصولا پس از شروع فصل سبز زندگي، دختران شروع مي کنند به سرخ کردن چهره با هفت قلم آرايش و در نشريات زرد به دنبال راه هاي يافتن همسر مي گردند و صد البته در فصل آخر سفيدبخت مي شوند. پس فعلا همين چهار رنگ کافي است.
نوبهار است در آن کوش که خوشگل باشي
سبزه و سرخ و سفيد از کرم و ژل باشي
و اما روش شناسايي روان دختران از روي فصل مورد علاقه:
بهار
دختراني که به فصل بهار علاقه مندند، روحيات خاص خودشان را دارند (مثل دختران علاقه مند به فصل هاي ديگر). اين دسته از دختران تمايل خود را به فصل بهار با پوشيدن لباس هاي بهاري و استفاده از رنگ هاي فرورديني و ارديبهشتي نشان مي دهند. اين دختران علاقه بي نظيري به سفره هفت سين دارند، البته به دليل روحيه حساس و لطيفشان، سفره هفت سين خاص خودشان را دارند که تشکيل شده از: سکه زرين، سکه سيمين، سکه طرح قديم، سکه طرح جديد، سکه بانکي و سکه کادويي. البته لازم به ذکر است که دختران به همين شش قلم سين در سفره هفت سين قانعند!
يکي ديگر از خصوصيات دختران علاقه مند به بهار اين است که اصرار دارند بعد از تعطيلات نوروز درسشان را تا مقاطع عالي بلکه هم متعالي ادامه دهند، مگر اين که گره زدن سبزه در روز سيزده بدر افاقه کند.
سرسبزترين بهار تقديم تو باد
يک شوهر پولدار تقديم تو باد
با سبزه گره زدن اگر يافت نشد
صدها گره چنار تقديم تو باد!
تابستان
دختران علاقه مند به تابستان هرچند کوچک ترين علاقه اي به هفت هنر ندارند، اما در هفتاد هنر ديگر مهارت و استعداد منحصر به فردي دارند که البته بيشتر در جمع کاربرد دارد!
دختران تابستاني هرچند ادعاي بي نظيري در زمينه مسائل عشقولانه دارند، اما هيچ گاه به اول مهر نمي رسند.
گرم و تبدار مثل تابستان
سرخ و شيرين دقيقا عين هلو
با تمام قشنگي اش هشدار
خفه سازد چو بپرد به گلو!
از اينجا به بعد دختران تابستان يک مقداري سانسور مي شود (با عرض پوزش)!
پاييز
دختران علاقه مند به فصل پاييز، دختراني هستند بي نهايت رمانتيک، با روحيه اي شاعرانه و زاويه ديدي هنرمندانه. دختران علاقه مند به پاييز حداقل ده، دوازده دفتر شعر سپيد دارند و چهل، پنجاه بوم نقاشي. دختران علاقه مند به پاييز به جز علاقه بي نهايت به فيلمسازي، نقاشي، نويسندگي، بازيگري و نوازندگي به ديگر هنرها نيز علاقه ويژه دارند. البته دختران پاييزي به هنرهاي تجسمي به طور خاص علاقه مندند، تجسم کن! يک مرد با يک اسب سپيد يا سياه يا نوک مدادي يا آلبالويي متاليک يا هر رنگ ديگري (2) بيايد و تو را به آن سوي ابرها ببرد(3). دختران علاقه مند به فصل پاييز آن قدر هنرمند هستند که براي کور کردن چشم رقبايشان احتياج به ديگر هنرها نداشته باشند!
تجسم کن اگه حتي تجسم کردنش سخته (چون شاعر براي تجسم کردنش متحمل سختي فراواني شده، از سرودن مصراع دوم معذور است)!
زمستان
اگر مي خواستم و مي توانستم و مي شد در مورد دختران علاقه مند به فصل زمستان چيزي بگويم، حتما مي نوشتم دختراني هستند بي نظير، فوق العاده، بااحساس، همراه، همدل، همدم و همسر (!) و اصولا خالي از تمام نقايص و کمبودهاي دختران علاقه مند به سه فصل ديگر سال(4).
اما چون خودم ]يعني نگارنده![ در فصل زمستان ازدواج کرده ام، چيزي در مورد روانشناسي دختران علاقه مند به فصل زمستان نمي گويم، اما صرفا براي خالي نماندن عريضه، عرض مي کنم که در زمستان معمولا يخبندان زياد است، مواظب باشيد ليز نخوريد...!
گنجد مگر در اين ظرف
ابر و مه و يخ و برف
حالا که اين چنين است
اصلا نمي زنم حرف!